۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه

اتحاد هدفمند T معجزه می آفریند

چندي  پيش ، با يکي از هم ميهنان عزيز ، مشغول  گفتگو  در مورد ايران و آينده مبهم آن بوديم. در پايان صحبتهايمان ، ايشان گفتند : فلاني من به معجزه اعتقاد ندارم ، اما فکر ميکنم تنها قدرتي  که ميواند ايران را نجات دهد  همان چيزيست  که مردم آن را معجزه مي نامند . 

آري .ايران را تنها يک معجزه ميتواند نجات دهد و آن معجزه چيزي نيست به جز همدلي و اتحاد يکپارچه ايراتنيان با اتکا بر روي اهداف مشترک ملي و ميهني .اهداف بزرگ ، کار تيمي ميطلبد و کار  تيمي  هم چيزي نيست به جز  همدلي و همکاري  عده اي از انسانهاي مسمم و با اراده  که براي رسيدن  به اهدافي مشترک در تلاش و کوشش هستند. 

هدف اصلي  و دراز مدت رنگينکمان ايــــران
ساختن ايراني آباد با حکومت سکولار كه در آن  همه ايرانيان با هر عقيده ومذهبي بتوانند در كمال صلح و مهرورزي و به دور از نگراني هاي ناشي از شيطنت وتعرض ازسوي  صاحبان عقايد مختلف،به دور از وجود فقر و فساد ونگون بختي،با محوريت انسانيت و حق سالاري به پيمودن مسيرغرورآميز و دل انگيزي بپردازند كه ريشه هاي كهني در  فرهنگ و  تاريخ ميهنمان دارد.



براي درک  بيشتر اين موضوع ،  مشاهده ويدئو کليپ ارائه شده در اين لينک  و نيز ، مطالعه  متن زير به همه هم ميهنان  عزيز پيشنهاد ميشود .

پاينده و جاويد ايران
 Marshal.Rainbow



 


”تنها ديوانه ها و نابغه ها هستند که قوانين بشري را نقض مي کنند و اينان نزديک ترين کسانند به قلب پرودگار.“
Only an idiot and a genius break man - made laws: and they are the nearest to the heart of God

کساني که اهل ورزش هستند، اهميت کار گروهي را تشخيص مي دهند. کسي که به تماشاي بازي فوتبال نشسته باشد، مي داند که تيم برنده بايد هر حرکتي را با هماهنگي اجرا کند. هر يک از يازده بازيکن تيم، بايد به دقت باز کند و گرنه نتيجه اي جز شکست در پي نخواهد بود. يک پاس نابه جا، يک مانع خطا، يک لحظه غفلت دروازه بان، اگر تنها يک نفر کوتاهي کند، تمام تيم، بازي را خواهد باخت.

درک مفهوم کار گروهي در ورزش ها براي بيشتر ما آسان است. زيرا در روزهاي تعطيل آخر هفته شاهد به ثمر رسيدن يا عقيم ماندن اين تلاش هاي جمعي هستيم. در هر ورزش گروهي (تيمي)، مهم اين نيست که يک بازيکن تنها، چقدر عالي بازي کند، زيرا اگر بازي او با بازي تمام گروه هماهنگ نباشد، تلاش فردي وي نتايج موفقيت آميزي نخواهد بود.
همين طور يک گروه از جراحان، يک دسته از بازيگران يا نوازندگام يک ارکستر بايد در هماهنگي کامل با هم عمل کنند. در حقيقت هر عضو گروه، با انجام کار خود به همه کمک مي کند. هيچ کس بدون کمک نيروي گروه به جائي نمي رسد.
در اين جا دو ويژگي کار گروهي را برايتان شرح مي دهيم:
يکي از اين دو ويژگي ماهيتي اقتصادي دارد و ديگري ماهيتي رواني.
ويژگي اقتصادي آن مشخص است. هرکس بتواند با اشخاصي که از شعور مقبول برخوردار باشند، همکاري کند، با آنها هماهنگ باشد و از توان آنها بهره بجويد، به سود خود کار کرده است.
اين تعاون و همکاري به طور تقريبي مبناي همه ي موفقيت هاي بزرگ بوده است. درک شما از اين حقيقت بزرگ مي تواند موقعيت مالي شما را مشخص سازد.
درک مرحله ي رواني کار گروهي بسيار دشوارتر است. شايد اين عبارت، شما را در درک موضوع کمک نمايد. هر دو مغزي که در کنار هم قرار مي گيرند، مغز سومي يا نيروئي نامرئي و ناملموس ايجاد مي کنند که مي تواند با مغز سومي در ارتباط باشد.
سابقه ي کاري هر کسي را که در زمينه ي کسب ثروت موفق بوده است، بررسي کنيد تا به شما ثابت شود که آنها آگاهانه از رمز کار گروهي سود برده اند.
براي دستيابي به ثروت، اصلي از اين مهم تر نيست و اين همان رمزي است که من با به کار بستن آن، دروازه هاي موفقيت را روي خود گشودم.
مغز انسان را مي توان با يک باطري مقايسه کرد. اين حقيقت است که مجموعه ي باطري هاي الکتريکي در مقايسه با يک باطري، برق بيشتري توليد مي کنند. همچنين مشخص است که هر باطري با توجه به واحدها و ظرفيت خود برق توليد مي کند.
مغز هم به شکل مشابهي فعاليت مي نمايد. بعضي از مغزها در مقايسه با مغزهاي ديگر فعال ترند و با کنار هم قرار گرفتن چند مغز، انرژي فکري بيشتري در مقايسه با يک مغز ساده توليد مي شود. درست همان طور که چند باطري بيش از يک باطري نيرو ايجاد مي کند.
با رعايت اين مطلب، بي درنگ مشخص مي شود که اصل استفاده از نيروي کار گروهي بستگي به نيروي مغز افراد دارد که در کنار هم قرار مي گيرند.
وقتي گروهي از مغزها با هم در ارتباط باشند و در هماهنگي با يکديگر کار کنند، نيروي افزايش يافته ي ناشي از اتحاد آنها در اختيار همه ي مغزهاي تشکيل دهنده ي گروه قرار مي گيرد و اشخاص از طبيعت و عادت ها و نيروي فکري کساني که با آنها همکاري و همراهي مي کنند، بهره مند مي گردند.
وقتي دو يا چند نفر کنار هم قرار مي گيرند تا براي رسيدن به هدف مشخصي فعاليت کنند، خود را در موقعيتي قرار مي دهند تا از نيروي عظيم يکديگر بهره برداري کنند.
اين بالاترين نيروئي است که همگان مي توانند از آن استفاده نمايند.


منبع: قسمت هائي از کتاب ”دوست من سلام...“ بهروز فروتن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر