۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

برای حفظ حریم شرافت و عزت نفسمان، حتما نباید شجاع باشیم




ثروتمندي به کثرت مال و منال نيست ثروت حقيقي آن است که روح بي نياز باشد. روح بي نياز يعني همان آزادگي . روح بي نياز  یعنی همان نیروی درونی انسانها که  مانع تن دادن آنان  به بردگي خرافات ، به بردگي تحسين سايرين ، بردگي جنس مخالف  و بردگي عقده هاي شخصي  ميشود . روح بي نياز مانع تن دادن انسان به بندگي آن خداي بي عرضه اي ميشود که ، توانايي دادن تاوان سهل انگاري ، دروغ گويي ، خيانت ،و از همه بدتر مسامحه کاري بندگانش را ندارد.روح بی نیاز همان نیروی درونی است که وجدان انسانها را مدیریت میکند. همان وجدانی که وقتی در وجود انسان کمرنگتر و کمرنگتر میشود ، کارش به جایی می رسد که انتظار دارد تاوان سهل انگاری ها و خود فروشی هایش را موجودی دیگر به نام خدا بدهد. و از آنجا که چنین خدای احمق و بی تدبیری  وجود نداشته و ندارد، با فحاشی و انتقادهای بی سر و ته از خداباوران راستین خود را مضحکه خاص و عام میکند و نا خواسته به دیکتاتور زمانش خدمت میرساند . 
حفظ شرافت و عزت نفس ، همواره مستلزم اینکه انسان شجاع و دلیر باشیم نیست . در بسیاری از موارد فقط و فقط  لازم است یک انسان معمولی باشیم که نه کسی را خر میکند و نه خود را به خریت میزند . زیرا اگر چنین نباشیم ، رفته رفته همین فرومایگیمان سبب خشکیدن ریشه جرعت و جسارت در وجودمان شده و روز به روز ذلت پذیر تر و بدبخت میشویم
خلاصه اینکه :
تو چون خود کنی اختر خویش را بد



مدار از فلک چشم نیک اختری


تذکــــــــــــــــــــر :
خدا در اصل ، میزان وجدان ، شعور و شرافت انسانهاست . نه نوکر حلقه به گوشی که آن بالا نشسته باشد  تا بیاید و تاوان سهل انگاری ها ، بی وجدانی ها ، بی شرافتی ها ،خودخواهی ها و مسامحه کاریهای بندگانش را  پس بدهد. ونه معشوقه ای که عاشقانش، به زور ترس و وحشت و یا حرص و طمع عاشقش باشند . و نه ناخدای آن کشتی که مسافرانش از همه چیز و همه کس  اطاعت کنند ، به جز خود ناخدا 


.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر