۱۳۹۰ مهر ۹, شنبه

حقيقت را لگدمال ،فردا به دنبالش دویــدن پس تا به کي؟!


خدایا چنان کن سرانجام کار ، توخشنود باشی و ما رستگار

" اردبـــزرگ"   میگوید : " با خرد ، به سرچشمه پاکي بيانديش .آدمي گاهي مبدا را اشتباه مي گيرد ، بسان همان زماني که رودها را سر چشمه درياها مي نامد ، حال آنکه ابرها از درياها برمي خيزند و رودها و چشمه ها را لبريز مي کنند" و "نکات سخت ھم اساسي ساده دارند "

ظلــــم همـواره ، بر دو پايه استوار است . انديشه هاي ظالمانه   و انديشه هاي ذلتبار و مظلومانه
دليل بقاي ظلم ، هميشه ناشي از قدرت تفکر و خرد ورزي ظالم براي توليد و اجراي انديشه هاي ظالمانه نيست. تاريخ گــــواه آن است که هر جاي دنيا ظلم وجنايت ، بقا و استمرار طولاني داشته است ، بيش از هر چيز ديگري ، ناانديشه هاي ذلتبار متضمن بقاي ظلم بوده اند . انديشه هاي بي قاعده و منطقي که معمولا بر اساس توهمات ، کينه ها ،عقده ها و سرسپردگي هاي فردي و حزبي هستند و جوابگوي هيچگونه پرسش و انتقادي نيستند.
البته همانطور که همواره تاکید  نموده ام بنده نه نویسنده هستم و نه تحلیلگر سیاسی . اما وقتی میبینم کمتر کسی به بیان مسائل کلیدی جامعه میپردازد و اکثر نویسندگان و روشتفکران ایرانی ، بی توجه به بلایی که در حال نازل شدن برسر ایرانیان است ، مشغول انجام همان کارهای تکراری  و دربسیاری از موارد، اشتباه خود در طول سی و دو سال اخیر  هستند، وظیفه خود میدانم با همین بیسوادی و ادبیات ناموزونی که دارم ، ناگفته های جامعه ایرانیان را برای کسانیکه ، دنبال اشکالات وضعفهای ، جنبش آزادیخواهانه مردم ایران میگردند ، منعکس کنم . هر چند که میدانم ، بسیاری از این پرس و جو ها ، تظاهری بیش نیست و ،و اکنشی به جز خود فریبی در برابر پاسخی که دریافت میکنند در پی نخواهد داشت .اما با خود میگویم،شاید هنوز باشند کسانیکه ، واقعا  از اوضاع جامعه بی اطلاع باشند و اینگونه اطلاعات بتواند در انجام  برنامه ها و  فعالیتهایی  که  پیش رو  دارند ،مفید و موثر واقع شود . با ذکر این مقدمه ، مستفیما میروم سر اصل موضوع و و به بیان  گوشه ای ناچیز و البته ناگفته  در مورد انديشه هاي ذلتباری میپردازم که  رواج  هريک از آنها ،به نوعي باعث تقويت و بقاي ظلم  و استبداد حاکم بر ایران مسشود .اندیشه هایی که در بسیاری از موارد ،هرگز جایی نوشته یاگفته نشده است . زیرا کسانیکه براساس این اندیشه ها رفتار میکنند ، بعضا ختیخودشان هم متوجه اشتباهات خود، نمیشوند .

 :
_
ثمره قيامهاي آزاديخواهانه مردم هر کشوري ، آزادي و حقوق برابري است که متعلق به همـــه مردم آن کشور است  ، اما دستيابي به آن ، مستلزم پرداخت  هزينه هاي گوناگون جاني و مالي است که فقط بايد عده اي شرافتمند ، شجاع و آزاده که کمتر شعار ميدهند و بيشتر عمل ميکنند آن را تقبل کنند و عده اي نان به نرخ روز خور و باري به هر جهت به همراه عده اي پرمدعا ،بيسواد ، بي غيرت ، بي خاصيت و فرومايه بيايند و ثمره خونهاي ريخته شده را نوش جاتن نمايند .

_
ادعاي گستاخانه و تلاش بلاهتبار براي اصلاح يک منجلاب سراپا دروغ ، خدعه ، مردم فريبي ، ظلم و جنايت که هيچ استلال علمي ، منطقي، شرعي و مدني براي سخن ياوه اي که به عنوان يک انديشمند به زبان خود جاري ميکنند ندارند و بعضا حتي با فتاوا و اظهار فضله هاي ذلتبار خود مثل سوء استفاده از احساسات و باورهاي ملي و مذهبي مردم براي تحريک آنان براي پيوستن به موج جنون آميز يک قمار سياسي پيش باخته و به يغما دادن جان و مال و ناموس و شرافت انسانها و سپس انتشار بيانيه اي در راستاي دعوت همان مردم براي رفتن به پاپوس کسانيکه خواهران و برادرانشان را کشته و به آنان تجاوز کرده اند . و بي اعتنايي به عواقب تلخ و شرم آوري ناشي از همين رفتارشان که در ابعاد گوناگون براي جامعه به بار مي آيد.

_
در شرایطی که تقریبا همه مبارزان راه آزادی کشور ، خواهان جدایی کامل دین از حکومت هستند ،،،،،،
کتمان ناداني ، ساده لوحي و بي خردي خودشان در زمان پيوستن به سيلابهاي انحرافي که معمولا با طراحي و مديريت استعمارگران حيله گر به راه مي افتند . همچنين کتمان لحظات مضحکي که مسخ باورهاي کورکورانه مذهبي خود ميشوند نه تنها متوجه توهينهاي شرم آوري که به عقايد ديني و مليشان ، آن هم به نام وعنوان همان دين و مذهب ، نميشود (يا اگر ميشوند خود را به خريت ميزنند ) بلکه چهره و سيماي همان توهين کنندگان را در ماه نيز ميبينند و از فرط خوشخلي بابت توهماتشان شعارهايي را در حمد و سناي توهين کنندگان به شعورشان ، عربده ميکشند که فقط و فقط ماهيت شرک آميز دارد و مدرک و سند غير قابل انکار در مورد گمراهي خودشان است. همين ساده لوحان و فريب خوردگان بعد از اينکه دير يا زود ، پاداش دردناک سر سپردگي و ها و ساير رفتار خفتبار خود را دريافت ميکنند ، ناگهان دچار انقلاب معکوس ميشوند و از آنجا که براي ناديده گرفتن و کتمان حقايقي که مطرح شد ، هيچ راه و چاره اي ندارند ،

ميانبــــر ميزنند و ميگوينـــد:
درست است که ما قبلا خشکه مذهبهايي بوده ايم که همه فرايضمان را کورکورانه به جا مي آورديم و بعضا حتي نماز شب هم ميخوانده ايم اما هرگز نادان و بي خرد نبوده ايم نبوده ايم که فريبمان دهند ، زيرا ما فرزندان راستين کوروش کبير هستيم و ناداني و بي خردي را کساني مرتکب شده اند که اولين بار يا آگاهانه و آزادانه پذيراي اين ايدئولوژي شده بوده اند و يا به زور جنگ و خونريزي به آنان تحميل شده است . و بنا بر اسنادي که فقط خودمان و باز هم خودمان و باز هم خود خود خودمان و همفکرانمان ميزان صحت ، سنخيت و اعتبار آنها را تايين ميکنيم ،کسانيکه به نواميس ايرانيان تجاوز کرده اند و پدران پدرانمان را سوزانده اند ، همان اعراب وحشي و خونخواري بوده اند که ما خردمندان و روشنفکران ايراني ، به همراه پدران و مادران شرافتمند و شجاعمان آنها را به عنوان امام و پيغمبر ستايش ميکرديم و ختي در سالروز وفات و يا به درک واصل شدنشان بر سر و سينه خود ميکوبيديم و اشک ميريختيم. به هر حال ما هرگز دچار بيخردي و فريبخوردگي نشده ايم . حتي در مورد پذيرش اسنادي که فقط خودمان و باز هم خودمان و باز هم خود خود خودمان و همفکرانمان ميزان صحت ، سنخيت و اعتبار آنها را تايين ميکنيم و کاري هم به هيچ انديشه ابلهانه ، ساده لوحانه ( و بنا به فرمايش تني چند از هم ميهنانمان ، انديشه هاي جاکش معابانه ، بي ناموس معابانه و مزدور معابانه ) هم که از ما براي اسناد ياد شده ، مدارک موسق و معتبري طلب کند و بگويد مسائل ديني را بايد ازابعاد گوناگوني مثل فلسفه ، تاريخ ،مذهب و شرايط جامعه مورد تجزيه و تحليل قرار داد ، نداشته و نداريم . ختي اگر ازسوي هوادران يا حتي خود همان شخصي باشد که بارها به اشکال و زبانهاي گوناگون ، ارادت و يا سر سپردگي بي چون و چراي خودمان را به او و پدرش ابراز نموده ايم و اورا پادشـــاه برحق کشورمان ميناميم و ضمن يدک کشيدن نشان طرفداري و پشتيباني ازايشان ، مطالبي را تاليف و منتشر ميکنيم که صد در صد مغاير افکار و ايده هاي ايشان است و فقط باعث گمراهي و دشمني بيش از پيش مخالفان و دشمنان ناآگاه همان فرد در گروهها و احزاب مختلف ميشويم و بعد هم از حماقت مردم گلايه ميکنيم که چرا با اين انساني که ما خومان ميگوئيم ،خوب و شريف و دانشمند است بيعت نميکنند.
........................................................................
خجالت را برخي مواقع ، فقط و فقط و فقط بايد کشيد و بيش از آن چيزي که هست سنگينترش نکرد . به خدا ( اگر احيانا هنوز مي پرستيدش ) و يا به اهورا مزدا يا اصلا هر چيز ديگري که خودتان قبولش داريد ، جهانيان شاهد اين اعمال مضحک و شرم آورمان که تنها به گوشه ناچيزي از آنها اشاره نمودم ، هستند و دانشمندان و فيلسوفانشان مثل همترازان ايراني خود ، دچار بي شرافتي و ذائل شدن علم و شعورشان نشده اند و به خوبي ماهيت رفتارانسانها را درک ميکنند. براي سرفرازي و افتدار همه جانبه و همچنين حفظ استقلال و آزادي اين مملکت که بي شک روزي مهد تمدن جهانيان بوده است و امروز تبديل به مضحکه و ملعبه آنان شده است ، درست يا غلط ، هزينه هاي جاني و مالي بيشماري پرداخته شده است که ما ايرانيان قرن معاصر ، و در راس آنان، آزاديخواهان ، روشنفکران ، علما و انديشمندانمان ديني و غير دينيشان ، با انديشه هاي ذلتبار و رفتار مضحک و و با عرض شرمندگي احمقانه و خفتبار خود ، دائم در حال نابود کردن همه آن افتخارات بوده اند و علاوه بر شرافت خودشان،خوني که هزاران مرد و زن آزاده ايراني که پدران و مادران خودمان بوده اند را ، در نهايت گستاخي به باد فنا داده و ميدهيم .

نوشته ام را با تقديم چند جمله پند آميز ديگر ، از ستاره درخشان و افتخار هميشه جاويد فرهنگ و انديشه ايران " اردبـــزرگ" پايان ميدهم

پرتگاه مي تواند به وجدآورنده روان و يا کشنده جسم باشد .
اگر بر ساماندهي نيروهاي خود توانا نباشيم ، ديگران سرنوشتمان را مي سازند .
کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نيروي انسانهاي فرهمند .
بسياري بخاطر برآيند هنجارهاي دروني اشان بين نماي سپيد و پاکي در اشتباهند .
نگاه خردمندان به ريشه ها مي رسد و ديگران گرفتار نماي بيروني آن مي شوند .


اي هم ميــــــــــهن،
علم اگر با انديشه واقع بينانه همراه نباشد ، نه تنها جايگاه و مقامي نمي يابد ، بلکه دير يا زود به انحراف کشيده شده و ميتواند يک کشور و مردمانش را به فلاکتي که هرگز گمانش را نميکردند گرفتار کرده و نابودشان گرداند.

بيائيد ايــران امروز و مردمانش را ، فداي جهل و نابخردي ودروغگويي هاي امروز، کينه ها و دشمني هاي ديروز ،و راحت طلبي ها و بي وجداني هاي هر روزمان نکنيم.
پاينده و جاويد ايران
خاک پاي تمامي سربازان راستين و آزاديخواهان فهيم ايرانزمين
Marshal.Rainbow
جمعه 13 خرداد سال 1390

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر