چیزی به نام زن ذلیلی وجود ندارد. تحقیقات نشان داده است مردانی که وانمود به زن ذلیلی میکند ، معمولا بسیار بسیار پدر سوخته تر و پلید کار تر از کسانی هستند که پشت و رویشان یکی است و به نظر عوام، زن ستیز تلقی میشوند. چنین افرادی علاوه بر تقویت صفت فرومایگی در مردان ، باعث گمراهی زنان در راستای خرد گرایی و رسیدن به عزت نفس والا در مسیر تکامل و تعالی روح میشوند.
، دیگر بر همگان اثبات شده که بدون وجود زنان هیچ مردی وجود نداشته و نمیتواند به تعالی روح و سعادت برسد. در واقع این هم نمونه ای از حکمت الهی است که زنان و مردان با احساسات متفاوتشان در عرصه های گوناگون زندگی ، کار ، ورزش و ... با هم روبرو شوند و در اثر تلاقی همین احساسات ،برای و واکمشهایی که نسیت به هم نشان میدهند وادار به تغقل و تفکر شوند و با تجلی شعور و خردمندیشان کم کم به خودشناسی و در مراحل بالاتر به خدا شناسی برسند .
در زمانهای دور و حتی نه چندان دور مبحث زن ذلیلی یک مبحث کاملاً بلوکه شده و غیر قابل باور و دور از دسترس بود
چون با وجود یک مرد با سبیلهای پر پشت و هیبت آن چنانی و جذبه زیاد هیچ زنی جرأت اظهار وجود که چه عرض کنم حتی اظهار نظر رو هم نداشت و . . .
امــــــــــــــــــــــــــــــــروز
این ماجرا ادامه داشت تا مسأله آزادی زنان در جامعه مطرح شد و مردان به بهانه مبحث فمینیست و باور کردن زنان رو به زن ذلیلی سوق داده شدند تا به امروز . . .
البته اینو هم بگم که این پایان ماجرا نیست . . .
فــــــــــــــــــــــــــــردا
البته باز اینو اضافه کنم که عشق با زن ذلیلی زمین تا آسمون فرق میکنه
به تصویر زیر دقت کنید . . .
یکی از چیزهایی که در جامعه ما تعریف نامناسبی دارد واژه زن ذلیلی است. در واقع واژه ای است که نشان می دهد میزان نفوذ یک زن در تصمیمات مرد بسیار بیش از آن چیزی است که باید باشد و در واقع مرد عینا” تصمیمات همسرش را اجرا کند حتی اگر کاملا” برخلاف میل خودش باشد و عقلا” هم آن را صلاح نبیند. اما ریشه این زن ذلیلی چیست؟
ابتدا موضوع را روشن تر کنیم. اینکه یک فردی به همسر و کلا” خانواده اش توجه کند و یا اینکه برای دغدغه ها و افکار و اعتقادات طرف مقابل خود ارزش بالایی قایل باشد به عنوان زن دلیلی محسوب نمیشود. برای مثال اینکه مردی در هر روز زمانی به گفتگو و تصمیمگیری مشترک در زندگی خود با همسرش قایل شود زن ذلیلی نیست. بلکه ریشه زن ذلیلی به عدم داشتن رای مستقل در یک مرد بر میگردد.
برای مثال فرض کنید در یک مورد یک خانواده قصد دارند کادویی برای یک خانواده دیگر تهیه کنند و منطقی است که در حدی متعادل با درآمد خانواده تنظیم شود اما یک مرد زن دلیل به سرعت نظر همسر خود را ولو منطقی نباشد می پذیرد زیرا میخواهد او ناراحت نشود بدون انکه منطقی در پشت دیدگاه وی وجود داشته باشد.
یک مرد زن ذلیل الزاما” توجه زیادی به همسر خود نیز ندارد و ممکن است خیلی سرد و بی تفاوت هم باشند. در واقع در درازمدت یک مرد زن ذلیل عملا” رابطه خود را با همسرش کاملا” کمرنگ میکند و فقط این رابطه را محدود به درخواستهای بیان شده همسرش محدود می کند.
اما ریشه این موضوع در کجاست؟
معمولا” ریشه زن ذلیلی در شروع رابطه افراد برمیگردد. اگر به هر دلیلی مردی دارای این تصور باشد (چه واقعا” چه به طور خیالی) که همسرش بسیار سرتر از خودش است عملا” سعی خواهد کرد به هر قیمتی این رابطه را پر رنگتر کند. ابراز علاقه مکرر و بی حساب و کتاب مانند پیامک مکرر در طول روز، اظهار علاقه از منظر عجز و ناتوانی و رفتارهای مشابه در آینده موجب رفتارهایی میشود که نامش همان زن ذلیلی است.
باید دقت کرد که معمولا” مرد زن ذلیل در درازمدت پدری خواهد بود که فرزندسالاری را پذیرا خواهد شد. زیرا به سرعت این را به دیگران میفهماند که راه رسیدن به خواسته ها بی توجهی و بی محلی به مرد زن ذلیل و پدر فرزندسالار است. البته نباید فراموش کرد که منظور این بحث بی توجهی به خانواده و فرزندان و همسر نیست. بلکه علامت مشخصه مرد زن ذلیل تسلیم شدن در برابر تصمیماتی است که کاملا” غیر منطقی است.
این هم یک شعر واسه حسن ختام این مطلب . . .
