۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

دفاع از شعور و شرافت ، محور اصلی منشور جهانی کوروش کبیر

ت
همانطور که میدانید همه ساله روز هفتم آبانماه در سرار جهان مراسم جشنی ، در بزرگداشت بنیاگزار و تدوینگر اولین منشور جهانی حقوق بشر یعنی "کوروش بزرگ " برگزار میشود .که چنین مناسبتی از جهاتی باعث فخر و مباهات و از جهات عدیده ای باعث سرافکندگی و شرم ما ایرانیان است. چرا که بسیار تاسفبار و دردناک است وقتی ببینی در کشوری که روزی پادشاهش منشور جهانی حقوق بشر را بنیان نهاده است ، تنها چیری که به آن توجه نمیشود و وجود خارجی ندارد، همین حقوق بشر است .

آیا میدانید وجه تمایز کوروش کبیر با سایر انسانهای عصر خودش چه چیزی بوده است و چه عاملی باعث شده که نام او به عنوان بنبانگزار حقوق بشر و نام ایران به عنوان مهد تمدن جهان ، در تاریخ ثبت شود ؟



دفاع از شعور و شرافت ، محور اصلی منشور جهانی کوروش کبیر(ویدئو کلیپ)

اگر با دقت و تعمق بیشتری به موارد مطرح شده در این ویدئو کلیپ توجه کنید ، در خواهید یافت که بارزترین و اصلیترین موضوعی که در اکثر تلاشها و مجاهدات آن بزرگمرد افسانه ای تاریخ به چشم میخورد چیزی نیست به جز ، حمد و سپاس خداوند یکتا و دفاع از شعـــور و شرافــت همه انسانها و آزادی آنان در انتخاب عقاید مذهبی تا جایی که عقایدشان منجر به نقض حقوق سایرین نشود و همچنیتن منع هرگونه توهین به عقاید و مذاهب گوماگونی که در طول تاریخ با توجه به نیازهای اجتماعی و و سطح فهم و شعور و فرهنگ هر جامعه ای درآن ظهور یافته و در صورت پویا بودن روشنفکران و مردم آن جوامع رفته رفته رفع نیاز شده اند و در جوامعی مثل کشورهای خاورمیانه ته تنها رفع نیاز نشده بلکه به دلایل گوناگون ، چنان به انحراف و ابتذال کشیده شده است که همه مردم آن جوامع برای داشتن جواز تمکین در سرزمین آبا و اجدادیشان محکوم ومجبور به داشتن عقاید و در بیسیاری موارد ناعقاید نحمیل شده از سوی حاکمانشان هستند و به جای رسیدن به راهکاری عملی برای حل این معضل خانمانسوز ، رفته رفته شاهد فرار مغزها و مدعیان حقیقی و پوشالی آن کشورها به سرزمینهای دورو نزدیک هستیم.

متاسفانه ،متاسفانه و باز هم متاسفانه ..........
گروهی از این مردم و اندیشمندان ، علیرغم اینکه نام " اهورا مزدا " و "کوروش کبیر" لحظه ای از دهان مبارکشان نمی افتد ، بی توجه به خط مشی سیاسی - اجتماعی آن اسامی ، به دلیل تاثیرات ناشی از استبداد دینی اعمال شده در جسم و مهمتر از آن روح و روانشان، ضمن پاک کردن صورت مسئله و تحریف وقایع، هر اهانتی راکه به ذهنشان میرسد متوجه عقاید عده بیشماری از هم میهنان ازجمله تزدیکان و خویشاوندان خود میکنند و به قول معروف ، به جای خود آقا خره ، پالان آن حضرت را موردلطف و عنایت خویش قرار میدهند.

و باز هم متاسفانه ،متاسفانه و باز هم متاسفانه ..........
گروه دیگری از مردم و اندیشمندان ، به جای نام " اهورا مزدا " و "کوروش کبیر" اذکار "لا اله الا الله" و "صلوات" از دهان مبارکشان نمی افتد ولی به تنها چیزی که پایبند و عملگرا نیستند ، خط مشی و پیامیست که در همین اذکار نهفته است .

و باز هم متاسفانه ،متاسفانه و باز هم متاسفانه ..........
گروه دیگری از مردم و اندیشمندان ، در اماکن عمومی مخصوصا در دنیای مجازی ، سعی میکنند عقیده شخصی خود را استتار کنند و یا بسته به شرایطی که در آن قرار میگیرند ، هر بار عقیده جدیدی را ابراز میکنند و منکر عقاید شخصی و قلبی خود میشوند و با کسانیکه با الفاظ ادیبانه و عوام فریبانه بدترین اهانتها را به عقاید و حتی شعور ایشان میکنند ، مسامحه و ذلت پذیری میکنند.

خلاصه اینکه آنچه این روزها ، چه در حاکمیت و چه در میان مخالفانشان به نام نقض و دفاع از حقوق بشر شهرت پیدا کرده است ، پیش از هر چیز دیگری ، توهینهای اعجاب برانگیزیست که به شعور و شرافت هر انسان (حتی غیرآزده و فرومایه) میشود و آبروی است که از همان " منشور جهانی و افتخارملی وهمچنین عقاید مختلف مردم ایران " به زمین پست ریخته میشود .

هايزنبرگ ميگويد: چيزهايي وجود دارند که آنقدر جدي هستند که فقط مي توان در موردشان جوک ساخت! مانع اصلی اتحاد ما ايرانيان هم، همين مصداق را دارد .همينکه بتوانيم فقط و فقط در عرصه ممانعت از توهين به شعور و شرافتمان و عدم بي تفاوت بودن به توهينهايي که بدون هيچ منطق و استدلالي به خودمان يا دوستانمان ميشود ، با بکديگر متحد شويم و آن رادر عمل اثبات کنيم ، نود در صد مسير آزادگي را پيموده ايم.

پس دشمن شماره يک هر ایرانی آزادیخواه ، رذالتيست که در زمان توهين به شعورش از خود نشان ميدهد. نه هيچ چيز ديگر . شخصا همانطور که همواره گفته ام خاک پاي همه سربازان راستین و آزاديخواهان فهیم ايرانزمين هستم و این خاک پا زیر پا میرود اما زیر یوغ اهانت به شعورش نمیرود ، و برای هر کسی که چه از روي حماقت و چه از روي خود بزرگ بيني و چه از روی فرومایگی و ذلت پذیری به شعور خودم و همفکرانم اهانت کند و یا انتقادهای بی اساس و منطقی که فقط خودش آنها را تایید میکند ، پشيزي ارزش قائل نشده و نميشوم حتي اگر خود خدا باشد..

"
یکی از دوستان میگفتند : آخه من چکار دارم به بی شرف بودن و رذالت افراد . مهم مطلبی است که از او می آموزم. مگر نشتنیده ای که میگویند ، علم را بیاموزید حتی اگر در چین باشد "

بادر نظر گرفتن این دو مسئله :
1)
خود ایشان هم به بی شرافتی برخی از اطرافیانشان و اینکه بارها شاهد توهین مستقیمشان به شعور ، شخصیت و عقاید همین دوست عزیز و همفکرانشان بوده اند.
2)
در طول ساعاتی که با چنین افرادی ، وقت خود را ضمن تحمل توهین به شعورشان صرف یا اتلاف کرده اند آیا هیچ رزومه روشنی که اثبات کند ،مطلب جدیدی یا هر منفعت دیگری از ایشان کسب کرده اند ، برای ارائه دارند ؟

در پاسخ به این دوست عزیز باید عرض کنم ، آیا این امکان وجود ندارد که روح و روان چنین افرادی ، تنها در بند و حصار برخی الفاظ روشنفکرانه و لافهای گزاف آنان بوده باشد و تاثیر منفی همین باورهای پوشالی ، بر روی ضمیر ناخود آگاه ایشان ، با عث شده باشد متوجه ثانیه هایی که بر باد میدهند و یا شعور و شرافتی که در حال از کف دادنش هستند نباشند ؟
حتی اگر فرض کنیم که چیری هم آموخته باشند ، بادگیری چه مطلبی به قیمت فروختن دوستان صمیمی ودلسوز مان را دارد ؟
آیا اگر عده ای پیدا شدند که به دوستان صمیمی ودلسوز مان که به صداقت و درستی آنان ایمان داریم ، فقط و فقط به جرم اعتراض به گزافه گویی ها و اهانتهای وارده شعور هم میهنانمان از جمله خود ما ، هر تهمت ناروا و هر فحش و ناسزایی را نسیت دادند . بعد هم مثل موش کور به گوشه ای تاریک خزیدند ، بعدش ما هم به جای هرگونه واکنش در دفاع از دوسیتانمان ، برویم با همان فرومایگان هم پیاله شدیم و با آنان دل و قلوه ردو بدل کردیم ،به منزله انجام پست ترین و وقیح ترین اعمال بر روی وجود و شخصیت همان دوستان به قول خودمان شریف و دلسوز تیست ؟
آیا پس از انجام چنین کاری ،حتی به قیمت آموختن همه علوم دنیا ، مبتوانیم ادعای انسان بودن و آزادیخواهی هم داشته باشیم ؟

علمی که به واسطه پشت کردن به اصول اولیه انسانی و اهانت به شخصیت یک دوست و حتی اصلا یک هم نوع اکتساب شود ، نه تنها انسان را به سعادت نمی رساند بلکه دستاوردی به جز رذالت و فلاکت در بر ندارد حتی اگر بهترین و سودمند ترین علوم دنیا و محل تدریسش در عرش خدا باشد .


صد ملک دل میتوان به نیم نظر خرید
خوبان در این معامله تقصیـر میکنند




ای هم میــــــــــــــــــــــــــــــــــهن

علم اگر با انديشه واقع بينانه همراه نباشد ، نه تنها جايگاه و مقامي نمي يابد ، بلکه دير يا زود به انحراف کشيده شده و ميتواند يک کشور و مردمانش را به فلاکتي که هرگز گمانش را نميکردند گرفتار کرده  و نابودشان  گرداند.  

بيائيد ايــران امروز و مردمانش را ، فداي  جهل و نابخردي  و دروغگويي هاي امروز، کينه ها و دشمني هاي ديروز ،و راحت طلبي ها  و بي وجداني هاي هر روزمان  نکنيم
 
.



به خاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم


پاینده و جاوید ایران
خاک پای همه سربازان راستین و آزادیخواهان فهیم ایرانزمین
Marshal.Rainbow

۴ نظر:

  1. افتخارم بُوَد آن کوروش پاکیزه سرشت
    نه که آن تازی زنباره و جانیّ پلشت
    که نه خود نی همه اعقاب وی آدم بودند
    همچو الله شکنجه گر بدطینت وزشت

    پاسخحذف
  2. خدای هرکس به میزان تفکر واندیشه اوبستگی دارد وبهمین سبب نیچه دانشمند آلمانی میفرماید خدای هرکس باخودش به دنیا میآید وبا اوهم دفن میشود وبنابراین خدای هرفردی بسان اثر انگشت وی با خدای فردی دیگر فرق دارد خدای فرد جنایتکار مانند اومنشی جنایتکارانه داردوخدای یک انسان متفکر واندیشمند ووالا منش مثل او بزرگ است وخداچون تراویده ازذهن انسانهاست لذا برچشم ظاهرنشده تا کسی اورا ببیند که بگوید خدا فرموده ویا کسی را بعنوان پیامرسان خودش انتخاب کند و درجایی بجز تفکر انسان قرارندارد که خانه ای داشته باشد وابلهان برای زیارتش به آنجا بروند
    به یزدان اگر ما خِرَد داشتیم
    کجا این سرانجام بد داشتیم

    پاسخحذف
  3. ناشناس اول
    گرامی کوروش کبیر به وجود خداوند افتخار می کرد وبا کمال خود را فرستاده خدا میدانست

    پاسخحذف
  4. مطالبی که در مورد کورش گفته میشه فقط هزیانگوییست.چیزی که تحت عنوان منشور کورش از آن یاد میشود،علاوه بر اینکه به خط بابلیست و هیچ ربطی به ایران ندارد،بنا بر نظر کارشناسان و باستان شناسان،این کتیبه هیچ ربطی به حقوق بشر ندارد.همه مورخین به اتفاق معتقد هستند که اولین منشور حقوق بشر متعلق به حمورابی است.پس از کشف این کتیبه،هر روز شاهد قصه سازی و افسانه سازی در مورد متن آن و کورش دیده و شنیده میشود و هر کس بنا بر سلیقه خود این قصه را بال و پر بیشتری میدهد و این قصه ادامه دارد.

    پاسخحذف