۱۳۹۱ خرداد ۲۹, دوشنبه

دختری که در رگ هایش خون نبود!! + عکس

معجــره بعدی:دختری که در سرش،عقــل خواهد بود (به مبارکی و میمنت)

دختری که در رگ هایش خون نبود!! + عکس
عجـــــــــــــب !!!!

در پدیده ای نادر نوزادی بدون داشتن خون در رگ هایش متولد شد!
" اولویا نوروتن"  دختر شش ماهه ای است که طی یک پدیده نادر بدون وجود خون در رگ هایش متولد شد.
براساس گزارش ها، این دختر هنگامی که بدنیا آمده است در رگ هایش خون جاری نبود  و بدون خون زنده ماند و به حیاتش ادامه داده است.


طبق تشخیص پزشکان استرالیایی، این نوزاد هنگام تولد تمامی خونی را که در رگ هایش جاری بوده را از دست داده است. پزشکان پس از تولد این نوزاد تنها دو ساعت وقت داشته اند که خون را به بدن این نوزاد بازگرداند تا وی بتواند به زندگی خود ادامه دهد.


پزشکان توانستند طی دو ساعت خون را به بدن او  بازگرداندند و جان وی را نجات دادند.
پزشکان استرالیایی این پدیده را بسیار نادر می دانند و از هر پنج هزار نوزادی که متولد می شود تنها یک نفر به این بیماری مبتلا می شود

گردآوری:گروه سرگرمی سیمرغ

۱۳۹۱ خرداد ۲۸, یکشنبه

مرگ با عــزت و زندگی نکبتبــار


 http://sphotos.xx.fbcdn.net/hphotos-ash3/s720x720/562203_10150903642417968_1273191829_n.jpg

گر قرب خدا ميطلبي دلجو باش     وندر پس و پيش خلق نيکوگر باش
خواهي که چو صبح صادق القول شوي    خورشيدصفت با همه کس يکرو باش

بدینوسیله از همه دوستان و دشمنان دور و نزديکم،براي تعجيل در زمان مرگ بنده، و خلاص شدنم از اين دنياي نکبتبار، صميمانه التماس دعـا دارم.
از روزي که خودم را شناختم و بعنوان يک سرباز وطنپرست پاي پرچم کشورم قسم وفاداري خوردم ، همانجا از خداي خودم چنين خواستم :
"خدايا ، اگر روزي رسيد که بر هر دليلي نتوانستم براي کشــورم مفيد واقع شوم و خيــــر و بــرکتي را به زندگي هم ميهنانم برسانم، مرا ياري نما تا هرگـــز اقدامي نکنم که به ضرر کشـــورم تمام شود و يا موجب رنجش و آزار هم ميهنانم گردد. يعني پيش از اينکه بخواهم به هر دليل مرتکب چنين خطايي شوم ، در دم ، جانم را بستان تا شرافتم را نبـــازم و شرمنده نياکانم نشوم . همين و ديگر هيـچ"

به برکت مشاهدات ، ملاحظات ، مداخلات ، مجــاهدات، مسامحات ، معاملات و البته ممارسات صورت گرفته توسط نسل ديروز ايران ، نسل امروز آنچنان روزگار تيره و تاري را پشت سر ميگذارد که (کاري به سايرين ندارم) شخصا وقتي کسي ميگويد: "فلاني خدا عمرت بدهد " علنا احساس ميکنم ، مرا نفرين ميکند. لطفا تعجب نکنيد. ادامه توضيخاتم را بخوانيد تا برايتان روشن شود که چرا چنين دعايي را ، بعنوان نفرين قلمداد ميکنم.
از يک سو نــه مــيتوانم لبهاي خشکيده آن کودک بلوچ ، يا گلايه هاي آن هم ميهن کشاورز، يا صفهاي دراز و طويل دادگاههاي خانواده، يا وضعيت تاسفبار آن ايرانياني که (در داخل و خارج کشور) با فقر و فحشا دست و پنجه نر م ميکنند، و حتي شيونهاي آن مادر و کودک سوري و دهها مورد اينچنيني را ناديده بگيـــرم و مثــــل يـــــــابـــو، نسبت به وقايع تلخ پيرامونم بي تفاوت باشم ، و از سوي ديگر، در شرايطي که يقيــن دارم " از مـــاست که بر ماست " نميتوانم ضعفها و پلشتي هاي خودم و همرزمانم را رها کنم ، و با تکرار و اضحات و ارائه پيشتهادات، انتقادات و اعتراضات آزمندانه ، به کسانيکه غير از خودشان ، هيچ کسي را آدم حساب نميکنند، ايران و ايراني را مضحکه جهانيان نموده و به هرج و مرج موجود دامن بزنم.

پس با توجه به روحيات شخصي که دارم، تنها راهي که برايم باقي مي ماند، اولا ، اصلاح رفتار خودم ، و سپس بيان اداراکاتيست که از رفتار و عملکرد دوستان، آشنايان ، بستگان،و همرزمانم دارم. تجربه نشان ميدهد، با توجه به انواع انحرافات فرهنگي - اجتماعي که در ميان همين " جامعه مدني ايرانيان" بيداد ميکند، هرگونه گفتار و نوشتار صريح و صادقانه ، موجب رنجش خاطر هم ميهنانم ميشود و آن روايط دوستانه را به سمت و سوئي هدايت ميکند، که يا بايد با ايشان مسامحه کنم و ننگ "خيانـــــت" به هم ميهنان مظلوم و ستمديده ام را به جان بخرم ، و يا بايد ساعتها براي اثبات ادعاهايم که اکثرا، بديهياتي مثل خيس بودن آب هستند ، با تک تک ايشان جر و بحث کرده و روح و روان خودم و ايشان را" شکنجـــه" نمايم.

شايان ذکر است که بنده نه معلم اخلاق هستم و نه به دنبال رسوا کردن فرد يا گروهي خاص که لازم باشد در مقابل انظار عمومي ، رذالتهاي ايشان را اثبات کنم. فقط و فقط گوشهايم هم دراز نيست و نميتوانم از روی آزمندی چيزي به جز آنچه را که خودم ميبينم و احساس ميکنم ، بازگــــــو نمايم.
اما صرف نظر از همه واکنشها و برخوردهاي توهين آميزي که با توجه به هدفم، ناگزيــــر بودم همه آنها را به جان بخرم، باز هم وقتي به حسابرسي اعمال خودم ميپردازم ، کارنامه کاري ام چيزي نيست ، مگر ضررهاي مادي و معنوي. زيرا همانطور که توضيح دادم ، در بهترين و فعالترين حالت ممکن ، عملکردم يا به خيانت (مسامحه ) ختـــم ميشـــود و يا به رنج و آزار روحي- رواني خودم و هم ميهنانم.
البته با توجه به اینکه "نابرده رنج ، گنج میسر نمیشود " پس لزومی هم ندارد که از اعمال خودم پشیمان باشم. اما زمانیکه اختیــار عمل انسانها ، به جای عقــــل و وجدان ، در کنترل امیال و غرایض ایشان باشد ، هر چقدر هم که برای رسیدن به اهدافشان برنجـــــند و ناملایمات روزگار را تحمل کنند ، مثل آن گوسفند نابکاری که امروز و در سن هشتاد سالگی ، هنــــــوز یک زندانی سیاسی است ، زحماتشان راه به جائی نخواهد برد. زیرا اجرای عدالت ، ملزم به داشتن وجدان و شرافت راستین است و به قول استيو چندلر : " وجدان و شرافت راستين در انسان، زماني بيدار مي‌شود كه بتواند به خودش "نه" بگويد." یعنی تا زمانیکه خود انسانها حریف امیال و غرایض سرکش خود نشوند و نتوانند اختیار اعمال خود را در دست گیرند، هیچ یک از هزینه های جانی و مالی که میپردارند، منجر به عدالت اجتماعی ، نخواهد شد. به زور نمیشود کسی را با وجدان و شرافتمند کرد.

به همين دليل از همه دوستان و دشمنان دور و نزديکم ، براي تعجيل در زمان وقوع مرگ بنده، و خلاص شدنم از اين دنياي نکبتبار، صميمانه التماس دعـا دارم. به ارواح خاک مادرم ، بيزارم از اينکه بخواهم بيش از اين دل دوستان،آشنايان و همرزمانم را، از خودم برنجانم و مثلا رو در روي ايشان بگويم :

- "پدر جان، مادر جان، عمو جان، خاله جان.... اين عبادتي که شمــا ميکنيد ، ماهيتا عبادت نيست . بلکه دهان کجــي به همه باورها و عقايد خودتان و در يک کلام دريوزگيست "

- " آقا ياخانم مدافع حقوق بشر، اينکه به راحتي دروغ ميگويي ، يا بدقولي ميکني ، يا خودت را به خريت ميزني، بدترين تو هين به شعور وشخصيتم است. اما همه آن اهانتها فداي سرت ، مسئله اين است که هيچ خري تا کنون به حقوق بشر نرسيده . پس تو هم با اين رفتار و منش ، هرگز نخواهي رسيد.

- " آقای آزادیخواه ، در شرايطي که جان و مال و ناموسمان در حال غارت شدن است ، اين کارهايت مبارزه نيست ، پفيوزگيست"

- " خانم مدافع حقوق زنان ، ارسال مطالب تحريک آميز و لاس زدن با مرداني که خودت بهتر از هر کس ديگري، از نيتها وافکار پليدشان آگاه و مطلع هستي ، نه تنها فعاليت مدني و دفاع از حقوق زنان ايراني به حساب نمي آيد، بلکه مصداق فاحشه گری ، و از مهمنرين عوامل تضييع حقوق زنان و سرکوب روز افزون ايشان است."

- " خانم یا آقا یا آغای سیاستمدار ، اینکه علیرغم آگاهی از عدم صلاحیت ، علیرغم آگاهی از عدم مشروعیت ،علیرغم آگاهی از عدم عقلانیت وعلیرغم آگاهی از عدم وجود عدالت در حاکمیت یک کشور ، باز هم بعنوان شاکی ، متهــم ، وکیــل و یا حتی جمهــور مردم (رئیس - وزیر - نماینده) ، سیستم قضاوتش را به رسمیت بشناسی و رسما در مقابل آن حظور پیدا کنی ، به هر خدایی که می پرستی ، این رفتار ، نامش رفتار سیاسی نیست. به خدا ، این رفتار هیچ تفاوتی با دریوزگی و قرومساقی نـــدارد.

-" خانم یا آقا یا آغائی که ، از بنده به جـــرم بیان حقایق اینچنینی میرنجی و بدون توجه به دفاعیاتم ،قهــر میکنی، (من که میدانم دردت چیست.لول) اما به هر حال ، باور کن این رفتارت، نامش انســــــانیت نیست. تو بمیری جدی میگم :)

... و دهها انتقاد اينچنيني ، که عليرغم ميل باطني خودم ، بارها مجبور شده ام به صورت مستقيم و غير مستقيم ، آنها را مطرح نمايم و بسیاری را از خودم برنجانم. رنج و آزادی که به دلیل بی وجدانی خودشان ، معمولا راه به جایی نمی برد و در این میان این فقط من هستم که در دادگاه وجدان خودم ، چوب دو سر نجس میشوم.

شمایی که میگوئید : " خود کشی ، نشان حقارت ، ضعف و ناتوانی انسان است " .... شمائی که میگوئید : "خودکشی ، نشان خیانت به همرزمان و پشت کردن به اهداف و آرمانهایم است " آیا ادامه دادن به چنین زندگی نکبتباری ، نشان بزرگواری ، توانگری و شهامت انسان است ؟؟ آیا ادامه دادن به چنین زندگی نکبتباری، نشان وفاداری به خون هم میهنانم و تعهــــد به آرمان مشترکمان است ؟ مطمئن باشید اگر لکه های تاریک ذهنم ، برطرف شوند، لحظه ای درنگ نخواهم کـــــــرد. چون عادت ندارم مثل بسیاری از ایرانیان ، از روی معــــــده زرررررررر بزنم و به دروغ بگویم :
اگر مایه زندگی بردگیست ، دو صد بار مردن به از زندگیست .... ضمنا ،قربانی شدن برای گوسفندان بی وجدان را، هرگز نشان آزادگی و شهادت نمیدانم.

به هر حال باز هم یاد آور میشوم ، علاوه بر جنايتهاي سي و سه ساله رژيم ،در نقاط مختلف ايران، علاوه بر فقــر و فساد و اعتيادي که در قشر محروم جامعه بيداد ميکند ،مسئوليــت وقوع بسياري ار جنايتهايي که در سي و سه سال اخير ، در کشورهائي مثل فلسطين ، لبنان ، عــــراق و ساير کشورهاي خاورميانه صورت گرفته ، همچنين مسئوليت جنايتهاي کاملا سازمان يافته اي که هم اکنون ، در شهرهاي مختلف سوريه و عراق در حال انجامند، مستقيما متوجه ملت بي وجدان ايران ، و در راس ايشان ، آزاديخواهان و عدالت طلبانيست ( يعني من و شما ) که با عملکرد هاي نامعقول ، غير منطقي ،غير اخلاقي ، خودهواهانه و رذالتبــــار خودشان، به جاي هرگونه اصلاح يا سرنگوني ، عملا به بقاي اين حکومت ضد دينـــي ، ضد ايــــراني ، و ضد بشـري تداوم بخشيده و آن را براي انجام جنايتهاي ضد بشري اش ، در داخل و خارج کشور ، گستاختر نموده اند.براي اثبات اين ادعا ، دلايل و شواهد بيشماري وجود دارد که قبلا هم ، بارها به آنها پرداخته ام و در صورت لزوم ، دوباره تقديم حظورتان خواهم نمود.

جهان سوم ماحصــل اگـــر هاي جاه طلبانه و روياپردازانه ايست که همواره گفته ميشود : شايـد به وقوع يپيوندند اما دنياي مدرن ،ما حصل قوانين معقول و منطقي است است که همواره گفته ميشود : بايــــد اجرا شوند و به همين دليل هم ، واقعا اجــرا ميشوند. اين تفاوت هم علت دارد ، و آن علت چيزي نيست مگر، کج باوري و فقدان عزت نفس ، در بسياري ازانديشمندان جهان سومي .
بيائيد ايران را بيش ازاين ، نابــــود و ايراني را بيش از اين ، بي هويت و ذليل نکنيم.
پاينده و جاويد ايران
خاک پاي تمامي سربازان راستين و آزاديخواهان فهيم ايرانزمين
Marshal.Rainbow

۱۳۹۱ خرداد ۲۵, پنجشنبه

دانلود فیلم ترسناک "کلبه" حادثه ای که امروز برای هر ایرانی لازم است!


بعضی از ایرانیان بی وجدان ، که البته با بهانه قرار دادن بی وجدانی سایرین ، خودشان را به خریت میزنند، اگر چنین اتفاقی به طور کاملا واقعی  برایشان بیافتد ، احتمالا به خودشان خواهـــنـد آمد.پس امیدوارم چنین بلائی بر سر تک تک ایرانیان بی وجدان نازل شود .:))))) 

کارگردان : جواد افشار
بازیگران : كامبیز دیرباز ، احمد مهرانفر ، بهاره افشاری ، سحر ریحانی ، بابک حمیدیان ، اصغر نقی زاده ، هادی قمیشی ، علی افشار و جمشد هاشم‌پور
داستان : یك گروه چهار نفره دانشجویی برای انجام تحقیقات ، راهی غسالخانه‌ای در جنگل می‌شوند، اما در آغاز تحقیقات شب‌هنگام اتفاقاتی می‌افتد كه به آنها نشان می‌دهد نباید به این سفر می‌آمدند.
فیلم 

سینمایی بیرون آوردن مردگان 
فیلم سینمایی بیرون آوردن مردگان
فیلم سینمایی بیرون آوردن 

مردگان
فیلم سینمایی بیرون آوردن مردگان
فیلم سینمایی بیرون آوردن 

مردگان
فیلم سینمایی بیرون آوردن مردگان
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دانلود قسمت اول  :     سرور2 (Rapidshare)    سرور3 (Hotfile)     سرور4 (MegaUpload)    سرور5 (Mediafilre)

دانلود قسمت دوم  :    سرور2 (Rapidshare)    سرور3 (Hotfile)     سرور4 (MegaUpload)     سرور5 (Mediafire)


۱۳۹۱ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

دانلود آلبوم جدید و بسیار زیبای " از من خداحافظ" با صدای مهـدی مطلق

ترکــــــــــــــــونـــــــده ..........


آلبوم جدید و بسیار زیبا' از من خداحافظ 'با صدای مهدی مطلق
( تنظیم : بهروز علیاری - ترانه : ترانه مکرم - آرزو مرجانی - مجید تقی زاده )
( ملودی : امین رستمی - مجید تقی زاده - مهدی مطلق - محمد مبینی )



MP3 - 128 KB
دانلود آهنگ ها بصورت یکجا در یک فایل فشرده

Mahdi Motlagh (1391) Az Man KhodaHafez - 01 - Az Man KhodaHafez
Mahdi Motlagh (1391) Az Man KhodaHafez - 02 - Be Man Adat Nakon
Mahdi Motlagh (1391) Az Man KhodaHafez - 03 - Nemikham Eshgh Bargardeh
Mahdi Motlagh (1391) Az Man KhodaHafez - 04 - Khatereh Poshte Khatereh
Mahdi Motlagh (1391) Az Man KhodaHafez - 05 - Ye Gharibeh
Mahdi Motlagh (1391) Az Man KhodaHafez - 06 - Az Man Gozasht
Mahdi Motlagh (1391) Az Man KhodaHafez - 07 - Saye Be Saye
Mahdi Motlagh (1391) Az Man KhodaHafez - 08 - Tishe Farhad






آلبوم - مهدی مطلق - از من خداحافظ - Mahdi Motlagh (1391-03) Az Man KhodaHafez




منبع این مقاله :
http://musician4.com

آدرس این مطلب :
http://musician4.com/modules.php?name=News&file=article&sid=3747

۱۳۹۱ خرداد ۱۶, سه‌شنبه

دانلود فیلم Cop Land "سرزمین پلیس"( شرح احوال ایـــران امروز)


دانلود فیلم Cop Land

«Cop Land» یا «سرزمین پلیس» دومین ساخته‌ی جیمز مانگولد پس از «سنگین» (1995) است. هرچند فیلم با ضعف‌های بسیاری دست به گریبان است اما پس از اكران عمومی‌اش نوید ظهور یك كارگردان درونگرا را می‌داد، چیزی كه به حقیقت پیوست اما نه آن‌چنان كه باید و شاید و در فیلم‌های بعدی‌اش هم نمود پیدا كرد، ولی هیچ‌گاه یك كارگردان تمام‌عیار به حساب نیامد، او كه درس خوانده‌ی كلاس‌های میلوش فورمن بود و همیشه خود را وامدار فورمن می‌دانست، اما هیچ گاه به موفقیت استادش نرسید.
داستان فیلم «سرزمین پلیس» درباره‌ی كلانتر منطقه‌ی گریسون، ایالت نیوجرسی است. منطقه‌ای زیبا كه محل زندگی بسیاری از مأموران اداره‌ی مركزی پلیس است و به همین خاطر به «شهرك پلیس» یا «سرزمین پلیس» مشهور شده، «فردی» كلانتر كه شخصیتی آرام، منزوی، كمی افسرده و مهربان دارد، به خاطر مشكل شنوایی كه در حین نجات یك دختر برایش پیش آمده، هیچ گاه در آزمون‌های اداره‌ی پلیس قبول نشده، اما به خاطر حسن خلق‌اش سال‌هاست كه او را به‌عنوان كلانتر منطقه‌ی گریسون انتخاب كرده‌اند؛ در بررسی یكی از پرونده‌ها «فردی» ناخواسته درگیر ماجراهایی می‌شود كه مربوط به «ری»، پلیس فاسدی است كه دست به هرگونه خلافی می‌زند، كه در آخر هم موفق به شكست «ری» می‌گردد.

مانگولد در «سرزمین پلیس» برای این‌كه شاخصه‌های یك اثر متفاوت و درونگرا را داشته باشد، دست به هر كاری می‌زند. سیلوستر استالونه‌ی عضلانی را از نمایش عضلات برهنه‌اش بازمی‌دارد و او را 40 پوند چاق می‌كند. دنیرو را عملاً تا حد یك بازیگر معمولی پایین می‌آورد، ری لیوتا را در نقش‌اش گم می‌كند، هاروی كیتل را نه باهوش و نه خنگ نشان می‌دهد و حتی حاضر می‌شود بعضی از صحنه‌های فیلم را پس از ساخت بازسازی كند. فیلم سعی زیادی برای نشان دادن سیر خودشناسی استالونه دارد، اما هر بار در هر صحنه ناخواسته به بن‌بست می‌رسد. فیلم‌نامه‌ی فیلم انسجام لازم را ندارد تا شخصیت‌هایی جذاب و البته باورپذیر را به فیلم تقدیم كند و شخصیت «فردی» كه باید بسیار تماشاگرپسند باشد تا حد یك نقش مكمل پایین می‌آید. دیگر نقیصه‌ی كار، بازی بزرگانی است كه خوش نمی‌درخشند و به غیر از استالونه كه هرچند دیگر عضلاتش را به رخ بیننده نمی‌كشاند و كمی موفق‌تر از دیگران ظاهر می‌شود، بقیه در یك لایه‌ی مبهم فرو رفته‌اند. بدون شك داشتن یك‌چنین تیم بازیگری آرزوی هر كارگردانی است، اما مانگولد یا قدر این تیم را نمی‌داند و یا این‌كه چون در زمان این كار تازه كار بوده، خجالت می‌كشیده كه از بازیگران‌اش بازی بخواهد.
البته در این فیلم صحنه‌هایی هم از اشكالات كارگردانی، مثل شكستن خط فرضی، اشتباه در كات‌ها و... می‌توان دست‌چین كرد ولی می‌توان این را به حساب تازه‌كاری مانگولد گذاشت. دیگر عوامل فیلم هم هیچ درخشش خاصی ندارد و تنها گاهی اوقات موسیقی است كه به كمك فیلم می‌آید، كه آن هم آن‌قدر حضورش كمرنگ است كه بعضی اوقات اصلاً شنیده نمی‌شود.


::: دانلود فیلم ۱۹۹۷ Cop Land با کیفیت BluRay 720p ، لینک مستقیم :::


ژانر: جنایی ، درام ، هیجانی
سال انتشار: ۱۹۹۷
حجم: ۵۰۰ مگابایت
کیفیت: BluRay 720p | بسیار عالی
اسکرین شات : دارد
زیرنویس فارسی : دارد
لینک IMDB
خلاصه داستان : داستان فیلم «سرزمین پلیس» درباره‌ی کلانتر منطقه‌ی گریسون، ایالت نیوجرسی است. منطقه‌ای زیبا که محل زندگی بسیاری از مأموران اداره‌ی مرکزی پلیس است و به همین خاطر به «شهرک پلیس» یا «سرزمین پلیس» مشهور شده، کلانتر که شخصیتی آرام، منزوی، افسرده و مهربان دارد، به خاطر مشکل شنوایی که در حین نجات یک دختر برایش پیش آمده، هیچ گاه در آزمون‌های اداره‌ی پلیس قبول نشده، اما به خاطر حسن خلق‌اش سال‌هاست که او را به ‌عنوان کلانتر منطقه‌ی گریسون انتخاب کرده‌اند؛ در بررسی یکی از پرونده‌ها او ناخواسته درگیر ماجراهایی می‌شود که مربوط به پلیس فاسدی است که …


لینک دانلود : لینک مستقیم             لینک کمکی لینک کمکی دوم

حجم : 500 مگابایت
دانلود زیرنویس                                      مشاهده تصاویر


۱۳۹۱ خرداد ۱۳, شنبه

تمرین دختر موتورسوار ایرانی در کوه های اطراف تهران!! + عکس(بعضی هایاد بگیرند:)

دختر موتورسوار در کوه های اطراف تهران خود را برای شرکت در تورنمنت های بین المللی آماده می کند!
نورا نراقی که در تنها مسابقه موتورسواری بانوان ایران در سال 1388 قهرمان کشور شده پس از دریافت گواهینامه بین المللی شرکت در مسابقات حرفه ای این رشته از آمریکا ، در کوه های اطراف تهران تمرین می کند تا برای شرکت در تورنمنت های بین المللی آماده باشد.
 تمرین دختر موتورسوار ایرانی در کوه های اطراف تهران!! + عکس
 تمرین دختر موتورسوار ایرانی در کوه های اطراف تهران!! + عکس
 تمرین دختر موتورسوار ایرانی در کوه های اطراف تهران!! + عکس
 تمرین دختر موتورسوار ایرانی در کوه های اطراف تهران!! + عکس

دخترها، چـرا و چگونه بايد خواستگاري کنند؟(تحولات فرهنگي)

 دخترها چگونه باید خواستگاری کنند؟%

هميشه همه جا شنيده‌ايم كه آقا بايد به خواستگاري خانم برود و خانم‌ها نبايد در اين مورد پيش‌دستي كنند ولي واقعا اين تفكرات چقدر درست است؟ آيا به راستي يك خانم نمي‌تواند از يك آقا خواستگاری کند؟ مسلــمــــــا ...
چـــــــرا کـــــــــــــــــــه نـــــــــه !؟

شب‌ها خواب راحتی ندارید، مدام نگرانید و احساس می‌کنید باید کاری انجام داد ولی نمی‌دانید کار درست چیست؟ به او علاقه‌مندید و او را موقعیت مناسبی برای ازدواج می‌دانید ولی با خود می‌گویید مگر می‌شود یک خانم از یک آقا خواستگاری کند؟ مردم چه می‌گویند؟ خود او چه فکری خواهد کرد؟ اطرافیان همه به شما می‌گویند خانم باید صبر کند تا برایش خواستگار بیاید ولی شما مرد مورد علاقه خود را یافته‌اید؛ کسی که به درستی تمام ویژگی‌های او را بررسی کرده‌اید و مطمئن هستید که او کاملا صلاحیت‌های لازم را دارد و از این می‌ترسید که او را از دست بدهید و تا آخر عمر موقعیتی همچون او پیدا نکنید و…. اگر شما هم گرفتار چنین وضعیتی هستید این مطلب می‌تواند راهنمای خوبی برای شما باشد.


اعتماد به نفس داشته باشید
گاهی خانم و آقا با هم آشنا می‌شوند و دوست دارند برای ازدواج یکدیگر را بیشتر بشناسند، ولی به هر دلیلی راحت با هم صحبت نمی‌کنند، در چنین موقعیتی ممکن است خانم احساس کند که فرد مقابل موقعیت مناسبی برای ازدواج است چون به لحاظ شخصیتی ویژگی‌های مثبت و خوبی دارد یا…. در نتیجه خانم دوست دارد رابطه را کمی جدی‌تر کند و به سمت ازدواج ببرد اما خجالت می‌کشد یا کسر شأن خودش می‌داند که موضوع را با طرف مقابل مطرح کند یا احساس می‌کند اگر درخواستی مبنی بر ازدواج مطرح کند غرورش شکسته می‌شود، البته من قبول دارم که خانم‌ها به‌خصوص در کشور ما بیشتر تمایل دارند که انتخاب بشوند و آقایان به سراغ‌شان بروند؛  وقتی این روند برعکس ‌شود و خانم فعال باشد و انتخاب ‌کند، ممکن است به او القا شود که کار اشتباهی می‌کند یا خودش احساس کند که جایگاهش را پایین آورده‌ و به‌طور کلی آن حس اعتماد به نفسش را از دست بدهد.  از طرف دیگر نیز اطرافیان به این رویه دامن می‌زنند مثلا وقتی متوجه این موضوع(مطرح کردن درخواست از طرف خانم) می‌شوند شروع به نصیحت و سرزنش می‌کنند، در واقع انتخابی که براساس علاقه بوده را زیر سوال می‌برند، من فکر می‌کنم بیشتر نگرانی خانم‌ها از این قضیه به‌ دلیل ‌اعتماد به نفس‌ نداشتن و ترس از برداشت‌های دیگران از این کار است.


شانس یک‌بار به در خانه شما می‌آید
بیشتر اوقات به‌خصوص در خانواده‌های سنتی می‌گویند یک خانم باید منتظر بماند و نباید پیش‌دستی کند و…چون ممکن است به او صفت‌های ناروا نسبت داده شود یا… حتی اگر ما این فرض را قبول کنیم اما باید بدانیم در زندگی‌مان کم پیش می‌آید فرد مناسبی را پیدا کنیم که مطابق با معیارهایمان باشد و ویژگی‌های لازم را نیز داشته‌ باشد، پس چرا وقتی چنین موقعیتی پیش می‌آید از انتخابمان دفاع نکنیم و به سمت آن حرکت نکنیم که به دستش بیاوریم؟! در اینجا باید روی این نکته اساسی تاکید کنیم که هر فردی چه خانم و چه آقا باید برای به‌دست آوردن چیزی که آن را درست و صحیح می‌داند تلاش کند، بنابراین برای به‌دست آوردن کسی هم که او را به درستی بررسی کرده‌، به او علاقه‌مند‌ شده و او را برای ادامه زندگی مناسب می‌داند باید تلاش کرد به قولی حداقل باید یک چراغ سبز نشان داد تا طرف مقابل متوجه این علاقه و قصد ازدواج شود. وقتی هیچ اقدامی نکنید به راحتی ممکن است یکدیگر را از دست بدهید و به‌نظر شما اگر چنین اتفاقی بیفتد آیا تا آخر عمر حسرت از دست دادن این رابطه را نخواهید خورد؟


باورهایی که شما را اسیر می‌کنند
همه ما انسان‌ها در زندگی‌مان در یک دایره امن زندگی می‌کنیم؛ این دایره امن عادت‌ها و باورهای شرطی شده ماست که حاضر نیستیم از آن‌ها تخطی کنیم. برای درک بهتر کیسه خوابی را تصور کنید که در آن خوابیده‌اید، قدرت حرکت شما بسیار کم است‌، کیسه خواب تا گردن شما آمده ‌است و اصلا نمی‌توانید آزادانه حرکت کنید. زمان‌هایی این عادت‌ها، باورها و محدودیت‌های ذهنی که خود فرد برای خودش ایجاد کرده‌ دقیقا شبیه کیسه خواب می‌شود و اجازه نمی‌دهد فرد به سمت خواسته‌هایش حرکت کند. باید باورهایی را که اجازه حرکت به شما نمی‌دهند شناسایی کنید تا برخوردی آگاهانه داشته باشید.


قرار نیست فقط آقایان فعال باشند
به‌نظر من در مرحله آشنایی پیش از ازدواج هر ۲ طرف باید نقشی فعال داشته‌باشند؛ نباید اینگونه فکر کرد که فقط باید آقا نقش فعال داشته باشد و بهتر است خانم کاملا خودش را کنار بکشد چون ممکن است این روند در باقی زندگی زناشویی نیز ادامه پیدا کند و آقا احساس کند باید حرف آخر را او بزند‌، مسئولیت زندگی باید به دوش او باشد و خانم را کنار بزند. وقتی این روزها خانم‌ها در عرصه‌های اجتماعی از جمله در دانشگاه‌ها و مجامع دیگر فعالیت بیشتری دارند اینها نشانه این است که خانم‌ها می‌خواهند اثرگذاری بیشتری داشته باشند و یکی از مهم‌ترین اثرگذاری‌های‌شان می‌تواند در مقوله ازدواج‌شان باشد چون قرار است یک عمر با کسی زندگی کنند، پس باید برای چیزی که می‌خواهند کمی تلاش کنند.


پیشنهادتان را اینگونه بگویید
این‌که شما چگونه از فرد مورد نظرتان درخواست کنید کاملا بستگی به خانواده و فرهنگی دارد که در آن بزرگ شده‌اید؛ این‌که کاملا سنتی است یا نه و این واقعا مهم است وقتی شما تفکری سنتی دارید و ترجیح می‌دهید که همه چیز ابتدا از فیلتر خانواده عبور کند بنابراین بهتر است ابتدا به خانواده‌تان بگویید تا از طریق آن‌ها مثلا پدر یا برادر یا مادر درخواست‌تان را مطرح کنید. اما اگر به این قائل هستید که خودتان ارتباط برقرار کنید ابتدا باید در ذهن‌تان فرد را سبک و سنگین کنید و ببینید آیا او با معیارهای شما مطابقت دارد و وقتی از این مورد مطمئن شدید، حالا می‌توانید از او سوال کنید که آیا شما مایل هستید ما بیشتر با هم آشنا بشویم؟آیا این موقعیت را دارید؟ در اینجا نیازی نیست احساساتی بیان شود و بگویید که به او علاقه‌مند شده‌اید چون او خود تا حدی متوجه خواهد شد. با این سوال شما چند چیز را متوجه می‌شوید اول اینکه آیا او آمادگی ازدواج دارد؟ یا آیا کسی در زندگی او وجود دارد که شما خبر ندارید؟ و…. وقتی شما فرض رابطه را بر آشنایی بیشتر برای ازدواج بگذارید مواظب هستید از به‌وجود آمدن علاقه بیشتر جلوگیری ‌کنید و در نتیجه می‌توانید آگاهانه تصمیم بگیرید. البته بهتر است خانواده‌ها نیز در جریان این آشنایی قرار بگیرند و اینکه چنین شخصی در زندگی شما وجود دارد و شما در حال فکر کردن به ازدواج هستید.


دنبال نشانه‌ها باشید
هر خانمی درصورتی برای آشنایی بیشتر راغب می‌شود و درخواستش را مطرح می‌کند که احساس کند طرف مقابل نیز به او علاقه‌مند است اما این توجه ویژه را از کجا باید فهمید؟ ۲ نفر ممکن است در جاهای مختلفی با هم آشنا شوند از محیط کار یا دانشگاه گرفته تا محیط‌های فامیلی بنابراین باید نشانه‌های درست را بشناسید مثلا وقتی در محیط دانشگاه فردی از شما جزوه بگیرد این به معنای علاقه‌مندی نیست اما پیش می‌آید گاهی فرد به دلیل تجربیات کمش این موضوع را درست متوجه نمی‌شود. وقتی می‌توانید در علاقه فردی شک کنید که او خود به‌طور عملی این علاقه را نشان دهد مثلا از زبان او جملاتی مانند من گهگاهی راجع به شما فکر می‌کنم… یا بعضی از رفتارهای شما برای من جالب شده… یا جملاتی با این معنا اما در لفافه را بشنوید.


وقت  عمل  است
فرض کنید طرف مقابل به هر دلیل از جمله خجالتی بودن یا…. هیچ‌چیزی از خود نشان ندهد و شما را در این ابهام و دوگانگی قرار می‌دهد که آیا درخواست‌تان را مطرح کنید یا نه؟ پیشنهاد من همیشه این است که «باید بیشتر اقدام کنیم و کمتر فکر کنیم» وقتی بیشتر فکر کنید و کمتر اقدام کنید مدام درگیری‌های ذهنی دارید، ذهن‌تان شلوغ و مشغول است و در کل حال خوبی ندارید بنابراین برای این‌که از این ابهام و حال بد بیرون بیایید باید درخواست‌تان را مطرح کنید؛ در این حالت یا جواب مثبت می‌شنوید یا منفی و حالت سومی وجود ندارد، در هر صورت شما از این ابهام بیرون می‌آیید و اگر جواب او نه باشد خیالتان راحت می‌شود و او را از ذهن‌تان بیرون می‌گذارید و بیهوده خیال‌بافی نمی‌کنید و هر رفتار کوچک و بی‌اهمیت او را نشانه عشقش نمی‌دانید و می‌فهمید که اصلا در ذهنش جایگاهی ندارید و تکلیف‌تان روشن می‌شود.

جواب «نه» هم به نفع شماست
یک ویژگی روان‌شناسی که همه آدم‌ها دارند این است که بیشتر آن‌ها می‌ترسند و با ترس‌های‌شان زندگی می‌کنند و حاضر نیستند که با ترس‌های‌شان روبه‌رو شوند و فرار را ترجیح می‌دهند، در بیشتر موارد ما ترس از دست دادن داریم. اگر شما بتوانید روی آن بخش از وجودتان کار کنید و به‌خودتان تلقین کنید که شما چیزی برای از دست دادن ندارید تا حدی از این ترس جواب رد شنیدن رها می‌شوید. با خود فکر کنید آیا حاضر هستید به هر قیمتی، حتی به قیمت نقاب زدن طرف مقابل را به‌دست بیاورید؟ شما نمی‌توانید تمام عمر نقش بازی کنید، اگر قرار است جواب رد بشنوید امروز بهتر است تا بعد از مدت‌ها نقش بازی کردن او را از دست بدهید، صادق بودن بهترین است. وقتی شما جواب رد بشنوید ۲ حالت بیشتر ندارد یا او از اول به شما علاقه‌ای نداشته ‌است و بهتر اینکه زود متوجه شده‌اید یا آن آدم آنقدر سطحی است که این کار صادقانه شما را نادرست تعبیر کرده و همان بهتر که به این زودی از او شناخت به‌دست آورده‌اید و قضیه را منتفی کرد‌ه‌اید. شما باید احساس کمبود را در خودتان از بین ببرید و بفهمید که جواب رد دادن او نشانه بی‌ارزشی شما نیست؛ این خیلی طبیعی است که کسی از شما خوشش نیاید، قرار نیست که همه شما را دوست داشته باشند.


اگر من پیشنهاد بدهم بعدا سرزنش نمی‌شوم؟
گاهی این ذهنیت برای خانم‌ها به‌وجود می‌آید که اگر درخواست‌شان را مطرح کنند ممکن است خودشان را تحمیل کنند و بعدا در زندگی مشترک سرزنش شوند و احساس امنیت را در زندگی زناشویی از دست بدهند، گاهی خانواده‌ها نیز همین مسئله را بیان می‌کنند اما من فکر می‌کنم ما باید مسئولیت انتخاب‌های‌مان را قبول کنیم حالا یک جا آقا درخواست می‌کند یک جا خانم، فرقی ندارد، نکته دیگر اینکه شما درخواست ازدواج نکرده‌اید و فقط درخواست کرده‌اید که همدیگر را بیشتر بشناسید تا در نهایت با یکدیگر به این نتیجه برسید که آیا برای ازدواج با هم مناسب هستید یا نه.  البته  اگر شما به‌عنوان یک دختر بخواهید درخواستی را مطرح کنید اول باید ببیند آیا او آدم سوء‌استفاده‌گری هست یا نه؟ و  اگر هم  او بعدا سوء‌استفاده کرده و شما را سرزنش کند به راحتی می‌توانید به او بگویید که شما باهم به این نتیجه رسیده‌اید که با یکدیگر ازدواج کنید.