۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۴, چهارشنبه

سیامک پورزند چون مردی شریف و میهنپرست بود، خود ما ایرانیان کشتیم ، او فقط خودش را خلاص کرد

آنچه  بزرگمردان  را در تاريخ   مي آفريند  علم و دانش ، عمل ،پشتکار و درايت آنان  و از همه مهمتر صبر و آينده نگري  ایشان است.  اما آن چيزي که نام برخي از  اين بزرگمردان تاريخ را تا ابد جـــــاودانه ميسازد ، طوري که  ديگر  جاي هيچگونه انتقاد و اتهام (نه ، سياه نمايي و افترا) از خود باقي نميگذارند ، شرافتمنــــدي و کرامت آنان است .صفاتي که داشتن يکجاي آنها در کشورهاي جهان سوم ، منجر به کشته شدن، بادخالت مستقيم يا غير مستقيم  همان مردمي ميشود که از ، آثار و خدمات چنين اشخاصي  بهره ميبــــــــرند.


 کنفرانس برلين  و وقايع دردناک پس از آن ،  یکی از مهمترين عرصه های  تاريخي براي  سنجش عيار  بزرگمردان و بزرگمرد نمايان تاريخ معاصر ايران ميباشد. ضمن اشاره به این مسئله که مردی و مردانگی یک صفت غیر انحصاری بوده و ملاک سنجش، صرفا جنسیت اشخاص نمی باشد. 

"مرحوم سيامک پورزند " از جمله چهره هاي سربلند اين عرصه تاريخي به حساب مي آيد . آزادمردي که به دليل دفاع شرافتمندانه همسر ایشان " بانو مهر انگیز کار " از حقوق ملتش در کنفرانس برلين ، بلافاصله  پس از ورود به ايران ، بازداشت و طي يک دادگاه تشريفاتي به تحمل يازده سال زنداني (با اعمال شاقه ) محکوم گرديد و پس از اينکه به  دليل کهولت سن و بيماريهايي  گوناگون ، حکم رهايي موقت  از زندان سفاکان رژيم  را گرفت ، هرگز اجازه خروج از کشور  و ديدار مجدد اعضاي  خانواده اش  به وي داده نشد . حتي  باز هم چندین بار توسط عوامل اطلاعاتي رژيم بازداشت و در مکانهاي نامعلومي ، زنداني و شکنجه شد .

مل گيپسون هنر پیشه و  کارگردان مشهور هالیوود و خالق  اثر "فيلم شجاع دل" میگوید " هميشه اين مورخان هستند که قهرمانان ما را به دار مي کشند."
شاید تعریفی که مل گیپسون در مورد مورخان ارائه داده است ، برای بسیاری ابهام بر انگیز باشد و شخصیت بسیاری  از اهالی قلم و اندیشه  از جمله نویسندگانی مثل " مرحوم سیامک پورزند"   را نیز زیــــر سوال  ببرد، در حالیکه  ایشان ، حقیقتا یکی از افتخارات  نشریه های ایرانی و تلاشگران بخش فرهنگ و اندیشه و مدافعان حقوق بشر در تاریخ معاصر ایران هستند . اما متاسفانه همیشه تر و خشک با هم میسوزند . همانطور که علمای درستکار دینی ، امروز در  آتش عالم نمایان مردم فریب میسوزند و حرمتشان  شکسته میشود .امروز،  همه اهالی قلم و اندیشه ، در داخل و خارج کشور به خوبی میدانند که  روزنامه نگاران  و نویسندگان پلید کار و بی خردی در میانشان وجود دارد که با فعالیتهای نامعقولشان  در سالهای اخیر ،موجب انحراف اذهان عمومی شده اند . اما  دیر یا زود، نزد همه مردم ایران  پرده از بلاهت و خیانت این اشخاص پرمدعا   برداشته خواهد شد . اما آنجا هم تر و خشک با هم خواهد سوخت و توجیحاتی هم که احیانا معقول  و منطقی باشد در لابلای استدلالهای احمقانه برخی روشنفکر نما ،  گم و گور شده و حق بسیاری از اهالی قلم و اندیشه که معمولا بی سر و صداتر از سایرین بوده اند  و کمتر دنبال کسب شهرت بوده اند ، ضایع خواهد شد .   مگر اینکه ، خردمندانه عمل کنند و  از همین حالا با رفتارشان حساب خود را از حساب آنان که متهم  به خیانت و بلاهت هستند  جدا نمایند .   

پس  در یک تعریف کلی تر و جامع تر میتوان گفت :سیاستمداران بیسواد ، قماربازان جان و ناموس و شرافت مردم ، دلاکان به اصطلاح ژورنالیست و روشنفکران و اندیبشمندان بی فکر  و متکبر  که بدون ارائه  هیچگونه  دلیل و مدرک معقول و منطقی ،سایرین را نا آگاه و خود را آگاه میپندارند، از جمله نقش آفرینان وقایع تاریخی و یار و مددرسان همان  مورخان هستند . همان مورخانی که به گفته مل گیبسون ،"قهرمانان ما را به دار مي کشند."
 سرانجام  در مورخه    ۱۳۹۰/۰۲/۱۰  در  شرايطي که علاوه بر  بيماري ، از غم فراق همسر و فرزندانش رنج ميبرد ، خود را از طبقه ششم ساختمان محل اقامتش ، به پانين  انداخت و خودش  را ازاين عذاب چندين ساله خلاصي بخشيد.
عده اي ، خود کشي را به منزله  ضعف و ناتواني انسانها ، تعريف  مينمــــايند .اما اين سوال نيز وجود دارد که آيا تحمل  اين همه رنج و مشقت ، آن هم فقط به دليل دفاع شرافتمندانه از حقوق همـــان مردمــــي که در طول سالهاي محکوميت پس از کنفرانس برلين ، به ندرت جوياي احوال و  پيگير براي احقاق حقوقش شدنــــد ، نشانه توانايي ، عظمت و شجاعت انسانها به حساب مي آيد ؟؟؟؟!!!!!!
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
خاک پاي  وجود هميشه جاويدش
Marshal.Rainbow
سه شنبه 13 ارديبهشت 1390    








۱ نظر:

  1. ./
    عنوان و مقام خاک بر سری ، یعنی دقیقا همان لحظه ای که انسان قلبا ، مقصر بودن خود را در وقوع حادثه ای احساس کند، و با کمال بی شرمی آن را به گردن سایرین بیاندازد .
    مثلا فرزند خردسال یا پدر کهنسالش را بدزدند، و او به جای اعتراف به بی عرضگی و سهل انگاری خودش، برروی رذالت و پلیدکاری دزد،زوم کند و ذکر مصیبت و تکرار واضحات نماید.
    آدم تا جرای جرمشو درست نکشه آدم نمیشه و نمیتونه برای تعالی روحش گام های مفید تر برداره

    پاسخحذف