۱۳۹۰ شهریور ۲۵, جمعه

ديوان اشعـــار و سروده های بانــــو "پرويــــن اعتصامی"



 
قصائد
۱ ای دل عبث مخور غم دنیا را
۲ کار مده نفس تبه کار را
۳ رهائیت باید، رها کن جهانرا
۴ یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی
۵ ای کنده سیل فتنه ز بنیادت
۶ ای دل، فلک سفله کجمدار است
۷ آهوی روزگار نه آهوست، اژدر است
۸ ای عجب! این راه نه راه خداست
۹ گویند عارفان هنر و علم کیمیاست
۱۰ شالوده‌ی کاخ جهان بر آبست
۱۱ آنکس که چو سیمرغ بی نشانست
۱۲ اگر چه در ره هستی هزار دشواریست
۱۳ عاقل از کار بزرگی طلبید
۱۴ ای دل، بقا دوام و بقائی چنان نداشت
۱۵ دل اگر توشه و توانی داشت
۱۶ فلک، ای دوست، ز بس بیحد و بیمر گردد
۱۷ سوخت اوراق دل از اخگر پنداری چند
۱۸ سرو عقل گر خدمت جان کنند
۱۹ ای دوست، دزد حاجب و دربان نمی‌شود
۲۰ دانی که را سزد صفت پاکی

 
مثنویات و تمثیلات و مقطعات
( در دست تهيه )
۱ آتش دل
۲ آرزوها
۳ آرزوها
۴ آرزوها
۵ آرزوها
۶ آرزوها
۷ آرزوی پرواز
۸ آرزوی مادر
۹ آسایش بزرگان
۱۰ آشیان ویران
۱۱ آئین آینه
۱۲ احسان بی ثمر
۱۳ ارزش گوهر
۱۴ از یک غزل
۱۵ اشک یتیم
۱۶ امروز و فردا
۱۷ امید و نومیدی
۱۸ اندوه فقر
۱۹ ای رنجبر
۲۰ ای گربه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر