۱۳۹۱ خرداد ۲۸, یکشنبه

مرگ با عــزت و زندگی نکبتبــار


 http://sphotos.xx.fbcdn.net/hphotos-ash3/s720x720/562203_10150903642417968_1273191829_n.jpg

گر قرب خدا ميطلبي دلجو باش     وندر پس و پيش خلق نيکوگر باش
خواهي که چو صبح صادق القول شوي    خورشيدصفت با همه کس يکرو باش

بدینوسیله از همه دوستان و دشمنان دور و نزديکم،براي تعجيل در زمان مرگ بنده، و خلاص شدنم از اين دنياي نکبتبار، صميمانه التماس دعـا دارم.
از روزي که خودم را شناختم و بعنوان يک سرباز وطنپرست پاي پرچم کشورم قسم وفاداري خوردم ، همانجا از خداي خودم چنين خواستم :
"خدايا ، اگر روزي رسيد که بر هر دليلي نتوانستم براي کشــورم مفيد واقع شوم و خيــــر و بــرکتي را به زندگي هم ميهنانم برسانم، مرا ياري نما تا هرگـــز اقدامي نکنم که به ضرر کشـــورم تمام شود و يا موجب رنجش و آزار هم ميهنانم گردد. يعني پيش از اينکه بخواهم به هر دليل مرتکب چنين خطايي شوم ، در دم ، جانم را بستان تا شرافتم را نبـــازم و شرمنده نياکانم نشوم . همين و ديگر هيـچ"

به برکت مشاهدات ، ملاحظات ، مداخلات ، مجــاهدات، مسامحات ، معاملات و البته ممارسات صورت گرفته توسط نسل ديروز ايران ، نسل امروز آنچنان روزگار تيره و تاري را پشت سر ميگذارد که (کاري به سايرين ندارم) شخصا وقتي کسي ميگويد: "فلاني خدا عمرت بدهد " علنا احساس ميکنم ، مرا نفرين ميکند. لطفا تعجب نکنيد. ادامه توضيخاتم را بخوانيد تا برايتان روشن شود که چرا چنين دعايي را ، بعنوان نفرين قلمداد ميکنم.
از يک سو نــه مــيتوانم لبهاي خشکيده آن کودک بلوچ ، يا گلايه هاي آن هم ميهن کشاورز، يا صفهاي دراز و طويل دادگاههاي خانواده، يا وضعيت تاسفبار آن ايرانياني که (در داخل و خارج کشور) با فقر و فحشا دست و پنجه نر م ميکنند، و حتي شيونهاي آن مادر و کودک سوري و دهها مورد اينچنيني را ناديده بگيـــرم و مثــــل يـــــــابـــو، نسبت به وقايع تلخ پيرامونم بي تفاوت باشم ، و از سوي ديگر، در شرايطي که يقيــن دارم " از مـــاست که بر ماست " نميتوانم ضعفها و پلشتي هاي خودم و همرزمانم را رها کنم ، و با تکرار و اضحات و ارائه پيشتهادات، انتقادات و اعتراضات آزمندانه ، به کسانيکه غير از خودشان ، هيچ کسي را آدم حساب نميکنند، ايران و ايراني را مضحکه جهانيان نموده و به هرج و مرج موجود دامن بزنم.

پس با توجه به روحيات شخصي که دارم، تنها راهي که برايم باقي مي ماند، اولا ، اصلاح رفتار خودم ، و سپس بيان اداراکاتيست که از رفتار و عملکرد دوستان، آشنايان ، بستگان،و همرزمانم دارم. تجربه نشان ميدهد، با توجه به انواع انحرافات فرهنگي - اجتماعي که در ميان همين " جامعه مدني ايرانيان" بيداد ميکند، هرگونه گفتار و نوشتار صريح و صادقانه ، موجب رنجش خاطر هم ميهنانم ميشود و آن روايط دوستانه را به سمت و سوئي هدايت ميکند، که يا بايد با ايشان مسامحه کنم و ننگ "خيانـــــت" به هم ميهنان مظلوم و ستمديده ام را به جان بخرم ، و يا بايد ساعتها براي اثبات ادعاهايم که اکثرا، بديهياتي مثل خيس بودن آب هستند ، با تک تک ايشان جر و بحث کرده و روح و روان خودم و ايشان را" شکنجـــه" نمايم.

شايان ذکر است که بنده نه معلم اخلاق هستم و نه به دنبال رسوا کردن فرد يا گروهي خاص که لازم باشد در مقابل انظار عمومي ، رذالتهاي ايشان را اثبات کنم. فقط و فقط گوشهايم هم دراز نيست و نميتوانم از روی آزمندی چيزي به جز آنچه را که خودم ميبينم و احساس ميکنم ، بازگــــــو نمايم.
اما صرف نظر از همه واکنشها و برخوردهاي توهين آميزي که با توجه به هدفم، ناگزيــــر بودم همه آنها را به جان بخرم، باز هم وقتي به حسابرسي اعمال خودم ميپردازم ، کارنامه کاري ام چيزي نيست ، مگر ضررهاي مادي و معنوي. زيرا همانطور که توضيح دادم ، در بهترين و فعالترين حالت ممکن ، عملکردم يا به خيانت (مسامحه ) ختـــم ميشـــود و يا به رنج و آزار روحي- رواني خودم و هم ميهنانم.
البته با توجه به اینکه "نابرده رنج ، گنج میسر نمیشود " پس لزومی هم ندارد که از اعمال خودم پشیمان باشم. اما زمانیکه اختیــار عمل انسانها ، به جای عقــــل و وجدان ، در کنترل امیال و غرایض ایشان باشد ، هر چقدر هم که برای رسیدن به اهدافشان برنجـــــند و ناملایمات روزگار را تحمل کنند ، مثل آن گوسفند نابکاری که امروز و در سن هشتاد سالگی ، هنــــــوز یک زندانی سیاسی است ، زحماتشان راه به جائی نخواهد برد. زیرا اجرای عدالت ، ملزم به داشتن وجدان و شرافت راستین است و به قول استيو چندلر : " وجدان و شرافت راستين در انسان، زماني بيدار مي‌شود كه بتواند به خودش "نه" بگويد." یعنی تا زمانیکه خود انسانها حریف امیال و غرایض سرکش خود نشوند و نتوانند اختیار اعمال خود را در دست گیرند، هیچ یک از هزینه های جانی و مالی که میپردارند، منجر به عدالت اجتماعی ، نخواهد شد. به زور نمیشود کسی را با وجدان و شرافتمند کرد.

به همين دليل از همه دوستان و دشمنان دور و نزديکم ، براي تعجيل در زمان وقوع مرگ بنده، و خلاص شدنم از اين دنياي نکبتبار، صميمانه التماس دعـا دارم. به ارواح خاک مادرم ، بيزارم از اينکه بخواهم بيش از اين دل دوستان،آشنايان و همرزمانم را، از خودم برنجانم و مثلا رو در روي ايشان بگويم :

- "پدر جان، مادر جان، عمو جان، خاله جان.... اين عبادتي که شمــا ميکنيد ، ماهيتا عبادت نيست . بلکه دهان کجــي به همه باورها و عقايد خودتان و در يک کلام دريوزگيست "

- " آقا ياخانم مدافع حقوق بشر، اينکه به راحتي دروغ ميگويي ، يا بدقولي ميکني ، يا خودت را به خريت ميزني، بدترين تو هين به شعور وشخصيتم است. اما همه آن اهانتها فداي سرت ، مسئله اين است که هيچ خري تا کنون به حقوق بشر نرسيده . پس تو هم با اين رفتار و منش ، هرگز نخواهي رسيد.

- " آقای آزادیخواه ، در شرايطي که جان و مال و ناموسمان در حال غارت شدن است ، اين کارهايت مبارزه نيست ، پفيوزگيست"

- " خانم مدافع حقوق زنان ، ارسال مطالب تحريک آميز و لاس زدن با مرداني که خودت بهتر از هر کس ديگري، از نيتها وافکار پليدشان آگاه و مطلع هستي ، نه تنها فعاليت مدني و دفاع از حقوق زنان ايراني به حساب نمي آيد، بلکه مصداق فاحشه گری ، و از مهمنرين عوامل تضييع حقوق زنان و سرکوب روز افزون ايشان است."

- " خانم یا آقا یا آغای سیاستمدار ، اینکه علیرغم آگاهی از عدم صلاحیت ، علیرغم آگاهی از عدم مشروعیت ،علیرغم آگاهی از عدم عقلانیت وعلیرغم آگاهی از عدم وجود عدالت در حاکمیت یک کشور ، باز هم بعنوان شاکی ، متهــم ، وکیــل و یا حتی جمهــور مردم (رئیس - وزیر - نماینده) ، سیستم قضاوتش را به رسمیت بشناسی و رسما در مقابل آن حظور پیدا کنی ، به هر خدایی که می پرستی ، این رفتار ، نامش رفتار سیاسی نیست. به خدا ، این رفتار هیچ تفاوتی با دریوزگی و قرومساقی نـــدارد.

-" خانم یا آقا یا آغائی که ، از بنده به جـــرم بیان حقایق اینچنینی میرنجی و بدون توجه به دفاعیاتم ،قهــر میکنی، (من که میدانم دردت چیست.لول) اما به هر حال ، باور کن این رفتارت، نامش انســــــانیت نیست. تو بمیری جدی میگم :)

... و دهها انتقاد اينچنيني ، که عليرغم ميل باطني خودم ، بارها مجبور شده ام به صورت مستقيم و غير مستقيم ، آنها را مطرح نمايم و بسیاری را از خودم برنجانم. رنج و آزادی که به دلیل بی وجدانی خودشان ، معمولا راه به جایی نمی برد و در این میان این فقط من هستم که در دادگاه وجدان خودم ، چوب دو سر نجس میشوم.

شمایی که میگوئید : " خود کشی ، نشان حقارت ، ضعف و ناتوانی انسان است " .... شمائی که میگوئید : "خودکشی ، نشان خیانت به همرزمان و پشت کردن به اهداف و آرمانهایم است " آیا ادامه دادن به چنین زندگی نکبتباری ، نشان بزرگواری ، توانگری و شهامت انسان است ؟؟ آیا ادامه دادن به چنین زندگی نکبتباری، نشان وفاداری به خون هم میهنانم و تعهــــد به آرمان مشترکمان است ؟ مطمئن باشید اگر لکه های تاریک ذهنم ، برطرف شوند، لحظه ای درنگ نخواهم کـــــــرد. چون عادت ندارم مثل بسیاری از ایرانیان ، از روی معــــــده زرررررررر بزنم و به دروغ بگویم :
اگر مایه زندگی بردگیست ، دو صد بار مردن به از زندگیست .... ضمنا ،قربانی شدن برای گوسفندان بی وجدان را، هرگز نشان آزادگی و شهادت نمیدانم.

به هر حال باز هم یاد آور میشوم ، علاوه بر جنايتهاي سي و سه ساله رژيم ،در نقاط مختلف ايران، علاوه بر فقــر و فساد و اعتيادي که در قشر محروم جامعه بيداد ميکند ،مسئوليــت وقوع بسياري ار جنايتهايي که در سي و سه سال اخير ، در کشورهائي مثل فلسطين ، لبنان ، عــــراق و ساير کشورهاي خاورميانه صورت گرفته ، همچنين مسئوليت جنايتهاي کاملا سازمان يافته اي که هم اکنون ، در شهرهاي مختلف سوريه و عراق در حال انجامند، مستقيما متوجه ملت بي وجدان ايران ، و در راس ايشان ، آزاديخواهان و عدالت طلبانيست ( يعني من و شما ) که با عملکرد هاي نامعقول ، غير منطقي ،غير اخلاقي ، خودهواهانه و رذالتبــــار خودشان، به جاي هرگونه اصلاح يا سرنگوني ، عملا به بقاي اين حکومت ضد دينـــي ، ضد ايــــراني ، و ضد بشـري تداوم بخشيده و آن را براي انجام جنايتهاي ضد بشري اش ، در داخل و خارج کشور ، گستاختر نموده اند.براي اثبات اين ادعا ، دلايل و شواهد بيشماري وجود دارد که قبلا هم ، بارها به آنها پرداخته ام و در صورت لزوم ، دوباره تقديم حظورتان خواهم نمود.

جهان سوم ماحصــل اگـــر هاي جاه طلبانه و روياپردازانه ايست که همواره گفته ميشود : شايـد به وقوع يپيوندند اما دنياي مدرن ،ما حصل قوانين معقول و منطقي است است که همواره گفته ميشود : بايــــد اجرا شوند و به همين دليل هم ، واقعا اجــرا ميشوند. اين تفاوت هم علت دارد ، و آن علت چيزي نيست مگر، کج باوري و فقدان عزت نفس ، در بسياري ازانديشمندان جهان سومي .
بيائيد ايران را بيش ازاين ، نابــــود و ايراني را بيش از اين ، بي هويت و ذليل نکنيم.
پاينده و جاويد ايران
خاک پاي تمامي سربازان راستين و آزاديخواهان فهيم ايرانزمين
Marshal.Rainbow

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر