انسانها معمولا با معیارهای احمقانه ای که برای سنجش عیار  خودشان انتخاب  میکنند دچار توهم میشوند.مثلا تصور کنید  که  من و شما به همراه دوستانمان  عازم رفتن به یک سمینار مهم و تشریفاتی هستیم. اما در میان راه ناگهان در  یک گودال یا منجلاب مملو از گند و کثافت می افتیم. حتی ممکن است ما واقعا   درون گودال نیافتاده باشیم ، اما به دلیل عدم کنترل داشتن روی احساسات  خودمان و برای اینکه همرنگ جماعت شده باشیم ، ما هم عمدا خودمان را به گوشه  ای از آن منجلاب  بیافکنیم تا از غافله عقب نمانیم . اما بعد از اینکه از  گودال احساسات و خوشگذرانی هایمان  خارج شدیم، ،متوجه میشویم  که هنوز هم   من و شما  به اندازه سایرین کثیف و آلوده  نیستیم .   و همین را به منزله  پاکی کامل خودمان  تلقی  میکنیم و انتظار داریم که روی سکوهای ویژه سمینار  به ما جا داده شود .
اما مسولان و برگزار کنندگان آن سمینار ، محکوم نیستند که به توهم من و شما دچار شوند و به جای اعمال مدیریت درمورد وقایعی که شاهدش هستند، اجازه بدهند که ما با همان ظاهر آلوده و بوگندو ، وارد سالن سمینار بشویم و علاوه بر به بار آوردن آبرو ریزی برای خودمان و مسئولان سمینار ، ،موجب زیر سوال رفتن همه اهداف و برنامه هایی شویم که تحت الشعاع آن سمینار هستند .
" الیبته اگر آن مدیران و برگزار کنندکان از درایت و صراحت کافی بر خوردار نباشند ، ممکن است فریب مظلوم نمایی ها و بعضا عشوه خرکی هایی که من و شما ازخود نشان میدهیم را ، بخورند و اجازه بدهند با ورود مان به سمینار ، همه اهداف و برنامه هایی را که خودشان و حتی پدرانشان ، سالها برایش خون و دل خورده اند زیر سوال برده و حتی محــــو و نابودشان کنیم."

اشتباهات کوچکی که به چشم خودمان نمی آیند و حتی بعضا منکر آنها میشویم ،  میتواتند تاثیرات بسیار بسیار بزرگی روی نتایج زجمات خودمان و همرزمانمان  بگذارند . بهترین دادگاه برای قضاوت در این مورد ، وجدان خود انسانهاست .  البته به شرط اینکه هنوز شرافتی برایشان باقی مانده باشد . زیرا انسان وقتی  دچار بی شرافتی شود،برای اعمال پلید و رذتالتبارش هیچ حد و مرزی قائل  نخواهد بود،سرانجامش هم به انکار خدا و یا انتقادهای ابلهانه و بی مغز علیه  دین و مذهب می انجامد.  
 

 
 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر